ویکیپدیا دانشنامهای است همگانی و آزاد؛ بدین معنی که همه میتوانند به نوشتن و ویرایش نوشتارهای موجود در آن بپردازند. البته این نوشتارها و ویرایشها باید مطابق با اساسنامه ویکیپدیا باشند؛ یعنی مطالب بیطرفانه و بدون پایمال کردن حق نشر دیگران نوشته شده باشند. مدیریت بررسی نوشتارها توسط خودِ کاربران انجام میشود. کسانی که در امر تکمیل این پروژه بیپایان مشارکت میکنند، به همزبانان خود یاری رساندهاند تا در امر گردآوری بیهمتاترین دانشنامه جهانی سهمی داشته باشند.
دانشنامه ویکیپدیا همزمان به بسیاری از زبانها نوشته میشود و همکاران آن افرادی از سراسر جهاناند و هرکسی میتواند به رشد آن کمک کند. این دانشنامه از زمان تولد تاکنون رشد بسیار سریعی داشته و بزرگترین وبگاه دانشنامهای با بیش از ۸۰ میلیون بازدید کننده در ماه است
شکل و حالت همکاری گروهی که در دانشنامه ویکیپدیا ایجاد شده را میتوان بیسابقه دانست. اصول هوشمندانهای که ویکیپدیا بر پایه آنها بنا شده باعث شدهاست که این مجموعه از اطلاعات با پویایی دائمی به سوی تکمیل شدن و تکامل پیش برود. ویکیپدیا را میشود به مثابه انسان بزرگ و خردمند در نظر گرفت که سلولهای پیکرهاش از میلیونها انسان فعال تشکیل یافتهاست.
انگاره سازی یکی از کارکردهای رسانه جمعی است انگاره سازی یعنی تصویرسازی.
تلقین و القاء و تکرار و تکرار در ابعاد وسیع یکی از تکنیک های مهم در انگاره سازی است. رسانه ها و شبکه های اجتماعی نوین با انگاره سازی ، زشت را زیبا و زیبا را زشت نشان می دهند. نقاط قوت یک ملت را نقاط ضعف و نقاط ضعف را نقاط قوت نشان می دهند. ارزش ها را ضد ارزش و ضد ارزش ها را ارزش نشان می دهند. وقتی انگاره سازی های رسانه ای به صورت متراکم و شبانه روزی ، تکرار شود، برساخت سازی صورت می گیرد. دوقطبی سازی، دو گانه انگاری، ساخت دو فضای واقعی و مجازی و مانند آن از نتایج انگارسازی هایی است که به مرحله رشد و برساخت رسیده اند. جامعه ما با فرصت ها و تهدیدات راهبرد انگاره سازی های رسانه ای و برساخت سازی های اجتماعی مواجه است
بازنمایی رسانهای
'بازنمایی' یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانهای است. کلمهای که معانی احتمالی متفاوتی را به همراه دارد. بازنمایی راه و روشی است که از آن طریق، رسانهها حوادث و واقعیتها را نشان میدهند.
هر چند بازنمایی در نگاه واقع گرایانه (رئالیستی) متشکل از تصاویر یا صدای حوادث است، ولی عمل بازنمایی، به شکل کامل و مطلق، جهان را نمایش نمیدهد.
محتوایهای رسانهای همواره دارای ساختار هستند و هرگز پنجرهای شفاف و روشن نیستند. بازنمایی از ساختار واژه و لغت فراتر میرود و این سؤال را پیش میکشد که چگونه گروهها (و هر چیز ممکنی که در رسانه وجود خارجی پیدا میکند) به وسیله محصولات رسانهای بازنمایی شده است؟ این مساله به چگونگی رسانهها و ژانرهای مختلف مربوط میشود و در عین حال معانی یا اثرات ضمنی سیاسی وسیعی را با خود به همراه دارد.
'بازنمایی' یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانهای است. کلمه ای که معانی احتمالی متفاوتی را به همراه دارد. بازنمایی راه و روشی است که از آن طریق، رسانهها حوادث و واقعیت ها را نشان میدهند. از نظر «ریچارد دایر» مفهوم بازنمایی در رسانهها عبارت است از:
'ساختی که رسانههای جمعی از جنبههای مختلف واقعیت مثل افراد، مکانها، اشیاء، اشخاص، هویتهای فرهنگی و دیگر مفاهیم مجرد ایجاد میکنند. تجلی بازنماییها ممکن است به صورت گفتاری، نوشتاری یا تصاویر متحرک باشد'.
بازنمایی نوعی عمل دلالتگر است که منعکس کننده واقعیت بیرونی است؛ در واقع، بازنمایی نوعی تصویر دستکاری شده از واقعیت بیرونی است. همه امور جهان، کپی واقعیت هستند و در این میان هنر، کپی از کپی واقعیت است؛ هنر، بازنمایی از بازنمایی است.
زبان، ابزار بازنمایی واقعیت است، تجلی های زبانی به صورت صدا، تصویر و... است که واقعیت را منعکس میکند. در این میان، رسانهها زبان ارائه بازنمایی از واقعیت را دارد و از خصیصه چند زبانی برخوردار است. مثلا رسانه سینما، دربر گیرنده تصویر و صدا است.
در حال کلی، بازنمایی مشتمل بر چهار عنصر است:
۱. زاویه خاص دوربین
۲. برجسته سازی
۳. بهره گیری از واقعیت
۴. استفاده از فرصت های خاص.
ذکر این نکته اهمیت دارد که بازنمایی به سادگی به موفقیت منتهی نمیشود و متضمن فرایندی بسیار پیچیده و پویا است.
نظریههای بازنمایی:
- نظریه اول در بازنمایی، نظریه انعکاسی است. این نظریه بر این باور است که دوربین در حال نشان دادن واقعیت است. قدرت فهم واقعیت وجود دارد و چیز مابهازا در جهان خارج وجود ندارد. یعنی دوربین واقعیت را منعکس میکند.
- نظریه دوم با عنوان نظریه ارادی مطرح است. بر عکس نظریه انعکاسی، این نطریه میگوید هیچ عمل انعکاسی از جهان بیرونی وجود ندارد و آنجه دوربین نشان میدهد اراده و نیت پنهانی است که پشت تصاویر وجود دارد. دوربین واقعیت را منعکس نمیکند بلکه نمایشی از واقعیت است.
بازنمایی به ما یاد آوری میکند که سیاستِ نمایش دهنده رسانهها تعیین میکند که تصاویر و شیوههای تصویر کردن گروههای خاص چگونه به انجام برسد. بنابرین عمل بازنمایی میتواند بر چگونگی شکلگیری تجارب گروهها در جهان و چگونگی فهمیده شدن آنها یا وضع قانون توسط دیگران (برای این گروهها) تاثیرات ملموس و واقعی داشته باشد. این امر تا حدی به اهمیت رسانههای جمعی در داشتن قدرت بازنمایی برمیگردد، چرا که از این طریق بعضی از تصاویر و فرضها و گمانها را بیشتر باز مینمایاند و برخی از تصاویر و فرضها و گمانها را به غیاب میراند که نمیشود با آنها تعاملی برقرار کرد. در این میان، کلیشه سازی موضوعی کلیدی است.
■چرا موزه ها به عنوان رسانه مطرح میشوند؟
□بی شک وجود موزه به عنوان یک نهاد فرهنگی در اجتماع بسیار ضروری است. فرهنگ هر جامعه یک مفهوم کلی است و تمامی ارزش ها و یافته های معنوی مردمان آن جامعه را در برمی گیرد.
موزه به طور کلی فرهنگ و میراث هر قومی است که از پیشینیان بر گرفته شده و در آن تغییراتی داده شده و به نسل های بعد انتقال یافته است. فرهنگ ها و تمدن ها مانند انسان سه مرحله تکامل دارند، به این معنا که زاده می شوند، کودکی و نوجوانی دارند، کمال می یابند و به پیری می رسند و بالاخره از میان می روند.
موزه، خاصیت فرهنگ ها و تمدن های پویا را از فرهنگ های دیگر می گیرد و آنچه زائد است را دور می ریزد.. به طور کلی، موزه یا آثارخانه به مکان خاصی که در آن مجموعه ای از آثار باستانی و صنعتی و اشیاء با ارزش را به معرض نمایش می گذارند، گفته می شود.
این دسته ها شامل هنرهای زیبا، هنر کاربردی، صنایع دستی، باستان شناسی، مردم شناسی، قوم شناسی، تاریخ، تاریخ فرهنگی، تاریخ نظامی، علم، فناوری، موزه کودکان، نقشه، تاریخ طبیعی، سکه شناسی، گیاه شناسی، علوم طبیعی، تمبرشناسی و کاخ موزه ها می شود.
موزه سعی دارد پیامی را به مخاطب خویش ارائه دهد. با توجه به این تعاریف، اکنون موزه ها نیز در زمره رسانه ها طبقه بندی می شوند. چراکه، موزه مکانی است که پیام هایی را به مخاطبان و بازدیدکنندگان انتقال می دهد.
چه کارکردهای رسانهای را میتوان برای موزهها در نظر گرفت؟
بر این اساس، در مورد موزه های ایران می توان گفت که از میان کارکردهای ذکر شده موزه، آن میزان که بر گردآوری و حفظ و نگهداری اشیاء تاکید می شود، نمایش آثار و مولفه های حاکم بر نحوه نمایش آثار و نحوه روبرو شدن مخاطب با موزه و آثار آن و نوع رابطه موزه با مخاطب مورد توجه قرار نمی گیرد.
این در حالی است که امروزه کارکردهای موزه از حفظ و نگهداری و حتی نمایش صرف آثار و اشیاء فراتر رفته و از کارکردهای آموزشی، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی موزه ها در نسبت با مخاطبان موزه صحبت می شود.
این کارکرد جدید موزه را می توان کارکرد رسانه ای آن در نظر گرفت و از موزه به عنوان یک "رسانه " یاد کرد. رسانه ای که مطابق نوع آثار به نمایش درآمده، نحوه به نمایش درآمدن آثار، طراحی بنا و فضای داخلی موزه، نورپردازی و… متناسب با اهداف موزه "پیام"هایی را تولید و به مخاطبان و بازدیدکنندگان، ارسال می کند.
علیرغم تمام موارد ذکر شده، داده ها نشانگر این است که بیش از نیمی از موزه های ایران به عنوان یک رسانه دارای ضعف و ناتوانی هستند.
در هرحال اگر قرار باشد موزه را به مثابه یک رسانه در نظر بگیریم و کارکردهای رسانه را برای آن قائل شویم باید به این نکته توجه کنیم که کارکرد اصلی رسانه انتقال معنا است، و قطعا اشیای موزهای نیز میتوانند چنین کارکردی داشته باشند. ضمن اینکه از منظر شیء بودگی خود نیز دارای کارکرد بازآفرینی معنایی هستند.
نکته دیگر اینکه اگر معنای عام رسانه را در نظر بگیریم قطعا می توانیم نتیجه بگیریم که موزه یک رسانه است. اما، اگر رسانه را رسانههای جمعی در نظر گیریم موزه رسانه نیست چرا که نقشها و کارکردهای رسانه جمعی را ندارد در رسانههای جمعی محتوای واحد تولید میشود، در حالی که اعتبار هر موزه به اصالت و یگانگی اشیای آن است.
نتایج پژوهشی تحت عنوان «کارکردهای دیداری و شنیداری موزه به مثابه یک رسانه» که توسط علی محمودی از دانشگاه هنر تهران تالیف شده است، نشانگر آن بود که بین معماری موزه، انعکاس صدای راهنمای موزه، موسیقی سالن، نور مستقر در سالن موزه، پیشینه ذهنی مخاطب نسبت به اشیاء موزه و جایگاه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مخاطب موزه از یک سو و انتقال پیام موزه رابطه معناداری وجود دارد. اما بین چینش اشیاء موزه به عنوان عوامل دیداری و انتقال پیام رابطه ای وجود ندارد.
برای افزایش استقبال عمومی از موزهگردی چه اقداماتی لازم است و چه پیشنهادهایی دارید؟
معمولا مردم برای بازدید از مکان های عمومی و تاریخی و علی الخصوص موزه ها، سعی می کنند تا از همیشه ی خود ملاحظه و دقت بیشتری علی الخصوص در کنترل حرکات دست و پایشان را داشته باشند اما، با این حال می توان گفت که بسیاری از مردم از آداب بازدید از موزه، قوانین خاص آن و حتی نکات مختلف برای بهتر و بیشتر بازدید کردن از این مکان ها؛ بی خبرند و به همین علت ممکن است تا به آن چیزی که در نهایت باید از بازدید از یک موزه عایدشان شود، نرسند. پیشنهادبعدی میزان قیمت بلیط هاهست که برای تمام اقشاربایددرنظرگرفته شودتاقشرمتوسط وضعیف هم بتوانندازآن بازدیدکنند.انتخاب روزهایی ازهفته برای رایگان ونیم بهاکردن بلیط هم بسیار موثراست