رسانه شناسی

این وبلاگ برای درس رسانه شناسی استادمریم مسعود تعریف شده است

رسانه شناسی

این وبلاگ برای درس رسانه شناسی استادمریم مسعود تعریف شده است

۹ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۲ ثبت شده است

هکتیویسم/خانم آذرپرا

هکتیویسم چیست؟


آیا هکتیویسم همان هک است؟
اصطلاح هکتیویسم از دو واژه هک و اکتیویسم گرفته شده است. تقریباً به معنای استفاده نادرست از فناوری برای اهداف اجتماعی یا سیاسی است.
هکویتیست‌ها اغلب متخصص کامپیوتر هستند و اغلب از تکنیک‌های هک استفاده می‌کنند. اما این اصطلاح می‌تواند یک فعال بدون مهارت‌های فنی مانند یک افشاگر یا یک وبلاگ نویس ناشناس را نیز توصیف کند.
آسیب‌های وارد شده توسط فعالیت‌های‌هکتیویست نیز بسیار متفاوت است. این می‌تواند به اندازه ترویج آزادی بیان در رسانه‌های اجتماعی بدون هیچ نیت شومی باشد یا می‌تواند شامل حملات سایبری باشد که کل سازمان‌ها را آفلاین می‌کند.
"هکتیویسم" یک اصطلاح گسترده است و شامل طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های مختلف است.
وبلاگ نویسی ناشناس‌هکتیویسم اغلب برای تغییر افکار عمومی انجام می شود. وبلاگ نویسی ناشناس به افراد امکان می‌دهد بدون مواجهه با انتقام به این هدف برسند. مجرمان سایبری از وبلاگ نویسی ناشناس برای توضیح حملات خود استفاده می‌کنند. اما در کشورهای فاقد آزادی بیان نیز توسط افشاگران و وبلاگ نویسان صاحب نظر استفاده می‌شود.
مقایسه هکتیویسم با هک؟


مهم ترین تفاوت بین هکتیویسم و هک، هدف انجام دهنده آن است.
معمولاً هکرها با انگیزه شان تعریف نمی شوند چون انگیزه‌های مختلفی دارند مثل منفعت اقتصادی یا اثبات توانایی.

اما هکتیویست شخصی است که به دنبال دستیابی به نتایج سیاسی یا اجتماعی خاصی است. ممکن است چنین شخصی به یک شبکه کامپیوتری نفوذ کرده و حتی اطلاعات محرمانه را سرقت کند. البته معمولاً این اشخاص اطلاعات به دست آمده را منتشر می‌کنند و به دنبال فروش آنها نیستند.

هک ؛کاری است که هدف ونیت فردی درآن نهفته است.

هکتیویسم؛بامقصدسیاسی واقتصادی انجام میشود.

تروریسم سایبری ،مثل داعش:تبلیغات خشن،اقدام به قتل

هوش مصنوعی /خانم پورصالحی

هوش مصنوعی (smart mind یا fake mind یا Artificial intelligence) (به اختصار: AI)، هوشی است که توسط ماشین‌ها ظهور پیدا می‌کند، در مقابل هوش طبیعی که توسط جانوران شامل انسان‌ها نمایش می‌یابد. اما پیش از هر چیز باید این موضوع را دانست که کلمه هوش، نشان دهنده امکان استدلال است و اینکه آیا هوش مصنوعی می‌تواند به توانایی استدلال دست یابد یا خیر، خود موضوع اختلاف محققان است. 

هوش مصنوعی:

* تحلیل اطلاعات دریافت شده،

* پردازش اطلاعات

* یادگیری و اصلاح رفتار قبلی که توسط یک ماشین یادگیری انجام می‌شود. زیربنای هوش مصنوعی ماشین یادگیری است. 

 

اکثر تعریف‌هایی که در زمینه هوش مصنوعی ارائه شده‌اند بر پایه یکی از ۴ باور زیر قرار می‌گیرند:

1. سامانه‌هایی که به‌طور منطقی فکر می‌کنند

2. سامانه‌هایی که به‌طور منطقی عمل می‌کنند

3. سامانه‌هایی که مانند انسان فکر می‌کنند

4. سامانه‌هایی که مانند انسان عمل می‌کنند 

شاید بتوان هوش مصنوعی را این‌گونه توصیف کرد: «هوش مصنوعی عبارت است از مطالعه این که چگونه رایانه‌ها را می‌توان وادار به کارهایی کرد که در حال حاضر انسان‌ها آن‌ها را صحیح یا بهتر انجام می‌دهند». هوش مصنوعی به هوشی که یک ماشین از خود نشان می‌دهد یا به دانشی در کامپیوتر که سعی در ایجاد آن دارد گفته می‌شود. بیشتر نوشته‌ها و مقاله‌های مربوط به هوش مصنوعی آن را «دانش شناخت و طراحی عامل‌های هوشمند» تعریف کرده‌اند. یک عامل هوشمند، ساماندهی است که با شناخت محیط اطراف خود، شانس موفقیت خود را بالا می‌برد. هوشمندی مفهومی نسبی دارد و نمی‌توان محدوده صحیحی را برای ارائه تعریف از آن مشخص نمود. رفتاری که از نظر یک فرد هوشمند به نظر می‌رسد؛ ممکن است برای یک فرد دیگر این‌گونه به نظر نرسد. اما در مجموع خصوصیات زیر قابلیت‌های ضروری برای هوشمندی است:

• پاسخ به موقعیت‌های از قبل تعریف نشده با انعطاف بسیار بالا و بر اساس بانک دانش

• معنا دادن به پیام‌های نادرست یا مبهم

• درک تمایزها و شباهت‌ها

• تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتیجه‌گیری

• توانمندی آموختن و یادگرفتن

• برقراری ارتباط دوطرفه

کاربردهای هوش مصنوعی:

هوش مصنوعی کاربردهای متنوعی دارد. تعدادی از مهم‌ترین کاربردهای هوش مصنوعی شامل استفاده در وسایل نقلیه خودگردان (مثل پهپادها و اتومبیل‌های خودران)، تشخیص‌های پزشکی، خلق آثار هنری، اثبات قضیه‌های ریاضی، انجام بازی‌های فکری، تعیین هویت تصاویر (تشخیص چهره) و صداها، ذخیره انرژی، جستجوگرهای اینترنتی، تهیه قراردادها و پیش‌بینی آرای قضایی می‌شوند.

چتGPT/خانم پورصالحی

هوش مصنوعی ChatGPT

 

جدیدترین ابزار OpenAI به‌خاطر عملکرد بی‌نظیرش در انجام کارهای پیچیده، متخصصان را تحت تأثیر قرار داده است. چت‌بات «ChatGPT» توسط OpenAI توسعه یافته؛ استارتاپی که ایلان ماسک یکی از بنیان‌گذاران آن است. 
ChatGPT یک نمونه اولیه از چت‌بات دیالوگ‌محور مبتنی‌بر هوش مصنوعی است که می‌تواند زبان طبیعی انسان را متوجه شود و متون نوشتاری بسیار دقیقی مشابه انسان تولید کند. در‌ حقیقت ChatGPT جدیدترین نسخه از GPT، خانواده‌ای از هوش مصنوعی با قابلیت تولید متن به‌حساب می‌آید. این چت‌بات که با هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی توسعه پیدا کرده است، از طریق یک رابط کاربری گفت‌وگو‌ محور، به سؤالات پاسخ داده و اطلاعات را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. این ابزار از طریق یک نمونه عظیم از اطلاعات اینترنت آموزش داده شده است. این ابزار با تمرکز روی سادگی در استفاده توسعه پیدا کرده است: «قالب گفت‌وگو محور این قابلیت را به ChatGPT داده تا بتواند به سؤالات کاربران به دفعات جواب دهد، اشتباهات خود را بپذیرد و به چالش بکشد و همچنین درخواست‌های نامناسب را رد کند.» این چت‌بات را می‌توان به‌گونه‌ای جایگزین گوگل توصیف کرد؛ چرا که می‌تواند توضیحات ارائه کند، به سؤالات پیچیده پاسخ دهد و برای مواردی مانند نحوه نوشتن کد و حل مشکلات، راه‌حل ارائه کرده و همچنین پرسش‌ها را بهینه کند. در حالت کلی، کاربردهای هوش مصنوعی ChatGPT به‌صورت تئوری نامحدود است. این چت‌بات کاربردهای متنوعی دارد. علاوه‌بر اینکه می‌توان سؤالات متنوع از آن پرسید، می‌تواند حتی یک متن را خلاصه کند. همچنین برخی برای نوشتن مقالات علمی از آن استفاده می‌شود، هر چند ژورنال‌های معتبر آن را به‌عنوان نویسنده نمی‌پذیرند.
صفحه ChatGPT طراحی ساده‌ای دارد و شامل بخشی برای نتایج و همچنین یک باکس برای نوشتن درخواست کاربران می‌شود.

(رسانه زرد)

 محتوای زرد خبرها و حواشی در رابطه با یک موضوع و یا بزرگنمایی درباره یک اتفاق را منتشر می‌کند و معمولا به زندگی سلبریتی ها شامل بازیگران، خواننده‌ها و ورزشکاران مشهور، حوادث و علوم ماورالطبیعی، حواشی سیاست‌مداران و دنیای سیاست و یا جنجال در سایر حوزه‌ها می‌پردازد.

 رسانه‌های زرد، در جریان حوادث احساسات برانگیز، با تمام توان بر کوره احساسات مردم می‌دمند تا تعقل و حقایق در میان شعله‌های سرکش احساسات بسوزند. تولید محتوای زرد معمولا براساس نیازهای هر جامعه و کشور متفاوت است و با ایجاد موج در جامعه، براساس حوادث و چهره‌های  مشهور جامعه جنجال ایجاد می‌کند. به‌طورکلی رسانه‌های زرد از تاکتیک‌هایی نظیر جنجال‌آفرینی خبری، شایعه، استفاده از عواطف مخاطبان و استفاده از عقاید و گرایش‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بهره می‌برند.
رسانه‌های زرد چگونه کار می‌کنند؟
روش کار رسانه‌های زرد چندان پیچیده نیست اما حساب‌شده است. در رسانه‌های زرد بیشتر تمرکز بر روی حاشیه‌نگاری و احساسات مخاطبان است. رسانه‌های زرد از جنجال‌آفرینی خبری، شایعه، استفاده از عواطف مخاطبان و استفاده از عقاید و گرایش‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برای جذب مخاطبان کمال استفاده را می برند.

(رپورتاژآگهی)

 

رپورتاژ آگهی یعنی، مخاطبان رسانه‌ای تصور کنند که یک گزارش بی‌طرف به آن‌ها ارائه می‌شود، در حالی که آنچه آن‌ها می‌بینند، می‌شنوند و می‌خوانند، در واقع یک آگهی و تلاشی سازمان یافته برای تقویت جنبه‌های ذهنی یک محصول یا خدمت در ذهن آن‌ها است.صطلاح رپرتاژ آگهی برای اولین بار در سال ۱۹۴۵ به ادبیات انتقادی رسانه‌ها اضافه شد. به دلیل اعتماد مخاطبان به رسانه‌ها، رپرتاژ آگهی‌ها بسیار مؤثر است و به همین دلیل در کشورهای پیشرفته قوانین بسیار سختی علیه رپرتاژ آگهی‌ها تصویب شده و می‌شود. دیوان بین‌المللی تجارت، در قانون آگهی‌های خود که در سال ۱۹۹۷ به تصویب رسانده، خواهان مشخص کردن تبلیغات می‌شود تا مخاطبان قادر به تشخیص آن شوند

 ویژگی‌های رپورتاژ آگهی مناسب
برای تهیه یک رپورتاژ آگهی مناسب و تهیه متن آن، رعایت کردن برخی از نکات کلیدی به شما کمک می‌کند تا بتوانید در کم‌ترین زمان ممکن به نتایج درخشان دست یافته و با انتشار آن در سایت‌های فعال و معتبر، رتبه سایت خود را ارتقا دهید. در نگارش متن رپورتاژ آگهی شما باید خدمات سایتتان یا محصولات خود را در یک محتوای یونیک و غیرکپی معرفی نمایید، اگر زبان و نگارش محتوای رپرتاژ، نامناسب و غیراصولی باشد نه تنها به موفقیت سایتتان کمک نمی‌کند بلکه می‌تواند باعث آسیب رساندن به سایت و رتبه آن در گوگل نیز منجر شود.

برخی از اصول صحیح نگارش رپورتاژ آگهی:

رعایت اصول صحیح سئو
استفاده از عنوان و مقدمه جذاب برای مخاطب
روان بودن محتوا

نگارش خبری متن: توجه داشته باشید که رپورتاژ یک محتوای تبلیغاتی صرف نبوده و باید اطلاعات مناسبی را در اختیار کاربران قرار دهد.
استفاده از سرتیتر و هدینگ مناسب
استفاده از کلمات کلیدی و لینک دادن به سایتتان
تعداد کلمات متن رپورتاژ: توجه داشته باشید که در نوشتن متن رپورتاژ آگهی از زیاده گویی بپرهیزید
انواع رپرتاژ آگهی

۱- رپرتاژ تصویری

حتماً شما هم این جمله معروف را شنیده‌اید که یک تصویر بیشتر از هزاران کلمه سخن می‌گوید. رپرتاژ آگهی تصویری نیز براساس همین فلسفه معروف ساخته شده‌است. در این نوع رپرتاژ انواع المان‌های گرافیکی و بصری جذاب در کنار محتواهای ارزشمند به تبلیغ برند یا محصولات یک شرکت پرداخته و سبب جلب توجه کاربران می‌شوند.

۲- رپرتاژ نوشتاری

این نوع رپرتاژ ریشه در روزنامه‌ها و مجلات دارد و در این رسانه‌ها از قدیم تاکنون استفاده فراوانی داشته‌است. به عنوان مثال در یک گزارش یا مقاله در روزنامه‌ها و مجلات به معرفی محصول مرتبط نیز پرداخته می‌شده‌است.

۳- رپرتاژ ویدیویی

استفاده از این نوع رپرتاژ در رسانه‌های بصری همانند تلویزیون و پلتفرم‌های ویدیویی آنلاین بسیار رایج است. در این نوع رپرتاژ تیزر یا ویدیویی کوتاه از محصولات یا خدمات یک برند تهیه شده و در معرض دید مخاطبان قرار می‌گیرد.

خلاصه الگوی تاریک "اقای صادقی"

الگوی تاریک چیست؟

الگوهای تاریک؛

 تکنیک طراحی که کاربران را مجبور به انجام کاری می‌کند که آن‌ها نمی‌خواهند در واقع مشکلات اخلاقی به دنبال دارد. چنین رویکردی باعث می‌شود که سیستم آنالیز شما داده‌ها و ارقام مصنوعی را بدست بیاورد. بنابراین گزارش‌ها از آمار تعامل کاربران و… واقعی نخواهند بود.

الگوهای تاریک به طور عامیانه در پنج دسته بندی از تکنیک های فریبنده ی طراحی قرار می گیرد :

۱. گمراهی عمدی
در چنین حالتی طراحی به صورت هدفمندانه سعی دارد تا تمرکز کاربران را روی چیزی به عنوان یک حواس پرتی از چیز دیگری قرار دهد. اغلب اوقات چنین حالتی در قالب رها کردن اطلاعات ناخواسته به یک وبسایت نمایش داده می‌شود. اما مرسوم‌ترین حالت چنین گمراهی تکنیک محبوب دکمه «خیر» است که در نهایت منجر به تایید می‌شود.  

۲. تبلیغات مخفی
وقتی که یک تبلیغ به عنوان محتوا یا المانی از ناوبری ظاهر می‌شود، چنین موضوعی نیز حقه است.

۳. تداوم اجباری
بسیاری از وبسایت‌ها سعی دارند تا از شما بابت چیزی (که می‌شود به صورت رایگان در همانجا بدست آورد) پول بگیرند.

۴. رشد از طریق اسپم
معمولا وبسایت‌ها سعی می‌کنند تا شما را به متصل کردن آدرس ایمیل یا شبکه‌های اجتماعی‌تان به وبسایت ترغیب کنند. با این کار می‌توانید با دوستانی که می‌شناسید به صورت آنلاین بازی کنید. بعد از انجام چنین کاری شما با مقوله اسپمینگ و اطلاعاتی که یقینا الگوی تاریک هستند روبرو می‌شوید. 

۵. هزینه‌های مخفی شده
آیتم‌ها و هزینه‌های اضافی که در قسمت پرداخت ظاهر می‌شوند نیز الگوهای تاریک هستند، البته چنین مواردی بسیار مرسوم نیست اما با این حال هنوز هم اتفاق می‌افتند. برخی دیگر از وبسایت‌ها حتی با وجود اینکه کوپن‌های تخفیف ارائه می‌دهند اما آن را به صورتی از چشم کاربران مخفی می‌کنند.  

فواید کوتاه مدت؛
این فکر که از کنش‌های کاربری به صورت غیر اخلاقی برای سوددهی شرکت استفاده کنید، فکری ناقص و نادرست است. این فواید در کوتاه مدت اتفاق می‌افتند و در بازه طولانی زمانی باعث می‌شوند که شرکت نرخ تبدیلات کمتری داشته باشد، به این دلیل که مشتریان آگاه می‌شوند و می‌توانند خطراتی که با آن‌ها همراه می‌شوند را متوجه شوند.

برخی از شرکت‌ها به دنبال یک راه میانبر برای دسترسی به منافع بیشتر در بازه زمانی کمتری هستند، اما آن‌ها نمی‌دانند که در بلند مدت این کار سبب می‌شود تا اعتماد و اعتبار برندشان کاهش پیدا کند.

بعد از اینکه کاربران متوجه شدند که قدم‌هایی برداشته‌اند که واقعا نیاز ندارند، احساس سرخوردگی و عصبانیت می‌کنند. کاربران نمی‌خواهند که با از دست دادن حریم شخصی‌شان از طریق این الگوهای تاریک فرایند کاوش در وبسایت را ادامه دهند. این الگوها مخالف و در ضدیت با تجربه کاربری هستند و احتیاجات کاربری را برآورده نمی‌کنند.

پایداری و رشد در بلند مدت
طراحان امروزه براساس داده‌ها تصمیم گیری می‌کنند، بنابراین پروسه طراحی امروزه کمتر موضوعی شده است. با این حال در برخی از سناریوها بهتر است که اصول و قواعد طراحی را برای بلند مدت دنبال کنیم. با این کار می‌توانیم از موفقیت‌مان مطمئن شویم. سعی کنید اساس و پایه شرکت‌تان را بر پایه درستی و راست‌گویی بنا کنید، به این دلیل که حقایق به زودی برای مشتریان آشکار خواهد شد.

دقت کنید؛
به هر قیمتی که شده از الگوهای تاریک دوری کنید،چون الگوهای تاریک سعی در فریب مردم دارند، یک پروسه ای است که اجتناب کردن کاربر، از آن سخت است. الگو های تاریک کاربر را به مسیر های خطرناکی می کشانند و گاهی اوقات نیز آنها را در سردرگمی رها می کنند. به عنوان یک طراح وب به شما پیشنهاد می کنم که تا حد ممکن از الگوهای تاریک فاصله بگیرید.

خلاصه"تله کلیک"خانم نوری

تله کلیک چیست

تله کلیک یا clickbait عنوانی حاوی لینکی است که دارای محتوای گمراه‌کننده است. معمولا در تله کلیک عنوان و محتوا با یکدیگر همخوانی ندارند و به هم مرتب نیستند.

 

به همین دلیل است که معمولا از تله کلیک یا clickbaite تحت عنوان روشی غلط برای تبلیغات و بازاریابی استفاده می‌شود. البته روش‌هایی است که می‌توان با استفاده از آن عناوین که بی‌شباهت به تله کلیک‌ها نیستند به عنوان روشی صحیح استفاده کرد.

در مواجهه با تله کلیک دقت کنید که چه چیزی باعث می‌شود شما، مایل به کلیک کردن شوید. آیا دلیلش علاقه‌ای است که به موضوع دارید، یا درگیر احساسات شده‌اید. در مورد مثالی که در ابتدای مقاله زدم، من درگیر احساسات شده بودم. ولی ممکن است شخصی صرفا به علت اینکه کنجکاو شده موضوع برایش جذاب است کلیک کند. به همین دلیل است که تله کلیک روشی قدرتمند برای این است که افراد را متقاعد کنیم بر روی لینک ما کلیک کنند.

 

چه محتوایی تله کلیک است؟

 

متن هایی که عنوان جذابی دارد ولی محتوا درون آن مفید و مرتبط نیست.محتوایی که سوال مخاطب را در ذهنش پاسخ ندهد و موجب نارضایتی مخاطب شود.محتوایی با کیفیت و ارزشمند نیست.مقاله که صادقانه و شفاف مطالب را برای کاربران بازگو نمی کند.در تله کلیک ها محتوا اصیل و معتبر نیست بیشتر دارای اخبار دروغ است.محتوای تله کلیک با احساسات افراد بازی می کند و موجب گمراهی می شود.مطالبی که تله کلیک هستند معمولا بیشترین کلیک ها را به سمت خود می کشانند ولی نظر مخاطب را جذب نمی کنند.

۱_تیترهای گمراه‌کننده یا فریب‌کارانه

۲_محتوای بی‌کیفیت یا بی‌فایده

۳_همحتوای غیرمرتبط با عنوان

۴_محتوای تکراری

کدام یک از انواع محتوا تله‌ کلیک محسوب نمی‌شوند؟

۱_مطالب مفید و مرتبط

۲_لیست‌های تجمعی یا مجموعه‌ها

۳_مطالب اصیل و معتبر

۴_مطالب صادقانه و شفاف

۵_مطالب باکیفیت و ارزش‌مند

فیلم سینمایی "مهمان مامان"

عنوان فیلم سینمایی: مهمان مامان

کارگردان: داریوش مهرجویی

بازیگران: گلاب آدینه، ژاله علو، نسرین مقانلو، فریده سپاه‌منصور

آفرین عبیسی، پارسا پیروزفر، امین حیایی و حسن پورشیرازی

ملیکا شریفی‌نیا، علیرضا جعفری، رویا عالمی

سال تولید: ۱۳۸۳

تهیه‌کننده: داریوش مهرجویی

نویسنده: داریوش مهرجویی، وحیده محمدی‌فر، هوشنگ مرادی کرمانی

فیلم‌بردار: تورج منصوری

تدوین‌گر: مهدی حسینی‌وند

توزیع‌کننده: سیمافیلم

 

 

با تماس تلفنی، مامان منتظر دو میهمان که برایش عزیزند می‌شود؛ میهمانی که در راه است مهمان مامان تازه عروسی است که به همراه داماد پسرخواهر مامان برای اولین بار به خانه آنها می‌آیند؛ در واقع خودشان را طی تعارفات مرسوم در خانه خاله جان پاگشا می‌کنند. غافگیری خاله و چه‌کنم‌هایش و رودربایستی آمیخته آبروداری حال او را دگرگون کرده و سرگردان و پریشان شده هست. مامان می‌خواهد آبروداری کند مامان تنهاست شوهر آپاراتچی‌اش که عاشق سینماست در دنیای خود غرق است و علی‌رغم سفارش‌های مامان دست خالی به خانه می‌آید!

خانه‌ای محقر با چندین همسایه‌. همسایه‌هایی تنگدست و درگیر؛ درگیر مشکلات فراوان و خاص خودشان. 

خانه‌ای با معماری سنتی و قدیمی، اما سرشار از مهربانی که بیش از ۸۰درصد داستان فیلم در این لوکیشن شکل می‌گیرد.

همسایه‌ها به کمک مامان می‌آیند. تصاویری ملموس از مشکلات زندگی قشر و طبقه محروم اجتماعی به شکل حقیقی به تصویر کشیده شده زندگی با همان روند همیشگی زندگی و رودربایستی‌ها، رؤیاها، خواسته‌ها، رضایت‌ها و ... داستان را پیش می‌برند.

دست مایه و تم اصلی فیلم با تکیه بر یک خصلت مهم در فرهنگ ایرانی، مهمان‌نوازی، آبروداری و البته گاهی آمیخته با تظاهر به داشتن چیزی که وجود ندارد است. بازی «گلاب آدینه» بازی روان و زیبا در نقش یک زن زجرکشیده آبرومند، همه را مجذوب نقش مامان می‌کند و او به عنوان شخصیت اصلی داستان همه را به دور خود جمع می‌کند؛ مامان‌ها همیشه همه را به دور جمع می‌کنند! 

روایت‌گری رئال فیلم که منطبق بر واقعیات جامعه است همه رخدادها را ساده و صمیمی و روان به دور از غلو و اغراق بیان می‌کند. بازیگران همگی حتی آنهایی که نقش‌های کم‌رنگ‌تری دارند گویای شخصیت حقیقی نقش خود هستند.

حرکت‌های دوربین به ریتم فیلم کمک می‌کند و هماهنگ با تمام ارکان فیلم پیش می‌رود. گاهی یادمان می‌رود که نظاره‌گر فیلم هستیم! دچار اضطراب مامان می‌شویم، با همسر مامان که دنیایی به جز دنیای سینما متصور نیست به جنون هنر هفتم مبتلا می‌شویم و ... بر موج و تلاطم فیلم سوار می‌شویم. گویا برشی حقیقی از زندگی را از نزدیک لمس می‌کنیم نه این که تصاویر آن را می‌بینیم!

دوستی، مهر و عطوفت، همدلی و مهربانی و ... بین همسایه‌ها توام با نمایش آداب و رسوم هزاران ساله ایرانی تذکر خوبی برای بیننده است و نوع دوستی را به خوبی القا می‌کند.

کارگردان به خوبی به تصویر می‌کشد که آئین‌های دوست داشتنی ایرانی‌ها گاهی هم دلخورکننده و آزاردهنده است، چون آیین‌ها ترکیبی ناهمگون با چشم‌و هم‌چشمی، رودربایستی، حرف مردم، مردم چی میگن و ... ایجاد کرده است. البته کارگردان ماهرانه با این آداب و رسوم، به خانه مامان و دل‌های افسرده شهرنشینان خصوصا قشر ضعیف ورود کرده و این بار به درستی نشان داده می‌شود که همیشه فقر افراد را بی‌عزت نمی‌کند، بلکه فقر در افرادی که بر محور اخلاق زیست می‌کنند فقری باعزت است.

همسایگان مامان در کنار بیکاری، اعتیاد، بحران، تعارف، عاطفه، رودربایستی، به رنگ باختگی سنت‌های ایرانی و افسردگی شهرنشینی رنگ می‌دهند. همسایه‌ها با صفا و صمیمیت به یاری مامان می‌آیند. سفره یکی می‌شوند هر چه دارند در طَبَق اخلاص گذاشته تا دل مامان برای مهمانی‌ش آرام گیرد.

سیل داستان ما را در یک مقایسه در صفا و صمیمیت خانه‌هایی مثل خانه مامان، خانه قمرخانم و حتی خانه اجاره‌نشین‌ها که هنوز روح فتوت‌، جوانمردی، همیاری و تعاون در آن جان دارد با خانه پدری یوسف با ثروت کلان، یخچال فریزر پُر از آذوقه، اما سرد از حیث روابط خانوادگی، رابطه بی‌روح پدر و مادر یوسف با فرزندشان درگیر می‌کند. می‌توان یوسف بود، همسایه مامان یا فرزند خانواده‌ای سخت و سرد و یا فردی معتاد عاشق‌پیشه یا هر فرد دیگری، اما بود! می‌توان در میان تنگدستی از خوبی‌ها سر برآورد. این حس درهم برهمی محیط، فقر مادی و درونیات احساسی بازیگران به خوبی نمایش داده می‌شود. در صحنه جراحی ماهی حوض توسط دکتر که امین حیائی نقش آن را بازی می‌کند علاوه بر بازی‌های به اندازه و درست نورپردازی و فیلمبرداری از زوایای تأثیرگذار همگی به درک آشفتگی و پرچالش بودن آن سکانس کمک می‌کنند. در دنیای امروز عشق به یک ماهی حوض تلنگر قشنگی است تا به دگردیسی مفهوم عشق و باقی ماجراها بیندیشیم. خنده لحظه‌ای تماشاگر مثلا" در این صحنه مذکور و یا حتی در کل فیلم، بعد از پایان نمایش و فرا رسیدن لحظه یادآوری و بازاندیشی خاطرات- پس از فیلم - به جلوه‌های دیگری از تفکر و احساسات بدل می‌شود.

مهرجویی باز هم در این فیلم نشان داد که با قصه‌گویی آشناست. قصه‌ای که فیلمنامه‌ش را «هوشنگ مرادی کرمانی» نوشته است، مکان را می‌شناسد وقایع به خوبی بر بستر زمان و مکان حمل می‌شود و قصه در آن شکل می‌گیرد. 

فیلم «مهمان مامان»، خیلی راحت و سرراست روایت‌گری را آغاز و به آن می‌پردازد. سکانس‌ها و فصل‌های درخشان این فیلم زندگی را ثبت و برای بیننده به یادماندنی می‌کنند. حلقه‌های فراموش شده زندگی یاد آورده می‌شود.

افراد این خانه با وجود فقر شدید به بن‌بست و استیصال نمی‌رسند و دور دایره بسته نمی‌چرخند، مضطرب هستند، تقلا می‌کنند و می‌دوند، تا در کنار سختی مامان برای مهمانش باشند، امید دارند و برای سفره میهمانی در تلاشند.

در این فیلم حس دگرخواهی، انسان دوستی و فتوت حتی در یوسفی که معتاد است و با خانواده‌اش ارتباطی ندارد، زنده است و یوسف را برای سفره پاگشای خاله جان جناب سرهنگ! به خانه پدری برای گرفتن کمک برای همسایه‌ش می‌کشاند.

صحنه‌های ساده و عامه‌پسند فیلم که گاه درام و گاه تراژیک است، تناقضاتی را به وجود می آورد که بیننده را از ته دل به بطن فیلم دعوت می‌کند. فیلم گاهی کمدی است اما در عین حال با یک کنترل حساب شده. اگر این‌گونه نگاه کنیم فیلم سینمایی مهمان مامان، یکی از بهترین طنزهای سینمایی کشور است. ارائه تصویری ساده و صادقانه و با صراحت از برشی از زندگی ایرانی. فیلم در پی تفهیم عمیق فلسفی و عرفانی نیست اما در نهایت سادگی و صداقت، به یک طنز اجتماعی بدل شده و رسانه در قالب سینما به فرهنگ و ارتباطات انسانی می‌پردازد و یک هشدار در تاریخ فرهنگی اجتماعی ایران تا این که سفره مامان برای مهمان پهن می‌شود.

خصلت مهمان‌دوستی و مهمان‌نوازی در این خانه با آدم‌های مختلف و با لهجه‌های مختلف‌ نماد همدلی و همبستگی و تصویری از مردم یک کشور است؛ که همگی به خوبی به نمایش درمی‌آید. فیلم در قالب هنر هفتم در واقع پیامی به همراه دارد که تأمل و تفکر را در ذهن بیننده زنده می‌کند. سفره‌ای از غذاهای رنگارنگ کباب، میگو، ماکارانی و اصرار مامان برای تهیه و پخت مرغ و ... به بیننده نشان‌ می‌دهد که یکی دیگر از معضلات که گویا تاریخچه‌ای دیرینه دارد افراط و تفریط حاکم‌ در جامعه است. مامان که قدرت و توان پیش بردن موقعیت خود را ندارد و تابع جمع است و خود را به دست سرنوشت سپرده است در عین حال بر خواسته‌هایش پافشاری می‌کند و در نهایت منتظر است تا دیگران کاری کنند. به راستی چرا همین مادر با وضعیت آشفته اقتصادی و بیماری قلبی احساس نارضایتی و دلخوری ندارد؟ او در خانه حقیرش با روابط صمیمانه، با دختر و پسرش و همسرش که همه چیز خود را در سینما ذوب کرده زندگی سخت اما پر نشاطی را سپری می‌کند. صحنه‌های مهمانی به خوبی نشان‌دهنده لحظات خوشی است که آدم‌ها ساده و زیبا در کنار یکدیگر و با نبود خیلی از چیزها می‌توانند برای خودشان بسازند و خوش باشند است. نقش کلیدی زنان در اتاق‌های استیجاری این خانه برای ساختن لحظات خوش و گذشت آنان به هم‌نوع به خوبی در فیلم نمود دارد. تناقضات این فیلم خود به خود لبخند را بر چهره می‌نشاند و می‌توان از دیدن فیلم لذت برد، خندید، اشک ریخت و تفکر و تأمل کرد.

"مهمان مامان" روایت عصری‌ست که دیگر وجود ندارد و این بار رسانه به ما یادآور می‌شود که خوب نیست که دیگر خیلی از خوبی‌ها را نداریم. فیلم محصول دورانی است که چیزهای دیگری ارزش بودند که امروز نشانی از آنها نیست. حتی امروز بعید به نظر می‌رسد که بتوان فیلم‌های این‌چنینی ساخت. در جهان امروز، فیلم مهرجویی در چشم مخاطبِ خصوصا نسل جوان، به مانند یک اثر کهن و کهنه می‌ماند. اثری که سبکی از زندگی جمعی را به تصویر می‌کشد که دیگر وجود ندارد یا کمتر از این شکل می‌بینیم. امروز اعمالی که همسایگان انجام دادند فراموش شده‌اند و باید چنین آدم‌هایی را فراموش شدگان نامید. آیا باید برای از دست رفتن آنها دل بسوزانیم و گریه کنیم؟ از انسان امروزی بعید می‌دانم.

در هر حال صمیمیت و گرمای این‌گونه روابط انسان‌ها در فیلم، حال و هوای دل‌مان را ابری می‌کند و رویا و حسرت ذهن‌مان را به پرواز درمی‌آورد. 

 

 

فیلم، سینما، رسانه

فیلم سینمایی: ویژگی‌های یک فیلم به عنوان یک رسانه

"این کیفیت اعجاب‌آور تصویر فیلم که نتیجه‌ شبیه‌سازی دوربین از واقعیت‌ است همیشه موجب استقبال شدید و واکنش‌های‌ جالب مخاطبان بوده است. واکنش تماشاگران خصوصا تماشاگران اولیه سینما در برابر فیلم‌ها به گونه‌ای است که گویی برشی از زندگی واقعی به‌طور مستند فیلمبرداری‌ شده است.

 

ویژگی‌های بنیادی سینما به منزله هنر و فیلم به منزله یک رسانه را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

۱. دسته‌ای که به تصویر فیلم مربوط می‌شود و تصویر را به منزله سندی از واقعیت و یا «رونوشت» آن معرفی می‌کند.

۲. دسته‌ای که فیلم را به منزله یک رسانه ارتباطی مطرح می‌کند.

۳. دسته‌ای که به تجربه تماشای فیلم مربوط است.

 

به این ترتیب باید گفت "مهمان مامان" رسالت خود را به درستی انجام داده است.

خلاصه ارائه نظریه مارپیچ سکوت(خانم صادقیان)(آقای شیرودی)

 

 

 

 نظریه مارپیچ سکوت

الیزابت نوئل نئومان1 نظریه‌ای تأثیرگذار در مورد نقش ارتباطات جمعی در شکل‌گیری افکار عمومی وضع کرد. از نظر نئومان، افکار عمومی از تعادل بین افراد و محیط اجتماعی‌شان ریشه می‌گیرد. وی آثار رسانه‌ها بر افکار عمومی را قوی و قدرتمند می‌داند؛ زیرا سه ویژگی ارتباطات جمعی؛ یعنی تراکم؛2 همه جایی‌بودن3 و هم‌صدایی،4 برای ایجاد اثرهای قوی بر افکار عمومی، با هم ترکیب می‌شوند و بر مواجهه گزینشیِ مخاطبان (که در نظریه استحکام بر آن تأکید می‌شد) غلبه می‌کند.
عامل دیگری که وارد عمل می‌شود، مارپیچ سکوت است؛ یعنی در خصوص موضوعی مناقشه‌انگیز، افراد درباره توزیع افکار عمومی حدس‌هایی می‌زنند. آنها می‌کوشند دریابند که در اکثریت قرار دارند یا در اقلیت سپس می‌کوشند تعیین کنند آیا تغییر افکار عمومی در جهت موافقت با آنهاست یا خیر. به باور نئومان،‌ اگر آنها احساس کنند در اقلیت قرار دارند یا تغییر افکار عمومی در جهت فاصله‌گرفتن از آنهاست،‌ ترجیح می‌دهند سکوت اختیار کنند. هر چقدر اقلیت بیشتر سکوت کنند،‌ مردم احساس می‌کنند که دیدگاه خاص و متفاوتی ارائه نشده است؛ از‎این‎رو مارپیچ سکوت تشدید می‌شود. (سورین و تانکارد، 1383، ص‎97)